تلنگر

قسمت موضوعات رو ببین شاید اونی که میخوای تو این بلاگ باشه !!

تلنگر

قسمت موضوعات رو ببین شاید اونی که میخوای تو این بلاگ باشه !!

تلنگر

مینویسم تا ...

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه ) - همزمان با اوج گیری درگیری ها در عراق میان ارتش و نیروهای مردمی از یک سو و تروریست های داعش از سوی دیگر، آیت الله العظمی علی سیستانی طی فرمانی به رزمندگان عراقی، توصیه های لازم برای تحقق جهاد واقعی را در قالب 20 فرمان صادر کرده و از آنان خواست در نبرد با داعش از حدود دستورات دین تجاوز نکنند.

 

به گزارش سرویس ترجمه "شفقنا"، متن کامل پیام مرجع تقلید شیعیان جهان بدین شرح است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام على خیر خلقه محمد وآله الطیبین الطاهرین

 

رزمندگان عزیزی که خداوند به آنها توفقی حضور در جبهه های جهاد و جنگ با تجاوزگران را داده بدانند:

 

1. خداوند متعال همان گونه که مؤمنان را به جهاد فراخوانده و آن را یکی از ستون های دین قرار داده و مجاهدان را بر خانه نشینان برتری داده، به همان شکل برای جهاد آداب و حدودی قرار داده که حکمت و فطرت آنها را ایجاب کرده و شما نیز باید این آداب را بدانید و رعایت کنید که هر کس این حدود را به شایستگی رعایت کند، لایق دریافت فضل و برکات الهی خواهد بود و هرکس آنها را رعایت نکند، از اجر و پاداش او کاسته می شود و به آرزوی خویش نمی رسد.

 

2. جهاد آدابی عمومی دارد که باید حتی در جنگ با غیر مسلمانان نیز رعایت شود، پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز اصحاب خویش را پیش از رفتن به جنگ به این آداب توصیه می کرد، از امام صادق (علیه السلام) در حدیث صحیح آمده که فرمود: هر گاه رسول خدا می خواست افرادی را به جنگ بفرستد، آنها را فرا می خواند و پیش روی خود می نشاند و می فرمود به نام خدا و در راه خدا و بر ملت رسول خدا رهسپار شوید، غلو نکنید، اعضای کشته شدگان را نبرید، نیرنگ نکنید، پیران فرتوت و کودکان و زنان را نکشید و هیچ درختی را قطع نکنید مگر اینکه مجبور شوید.

 

3. علاوه بر این، جنگ با مسلمانان سرکش و یاغی نیز آدابی دارد که از امام علی (علیه السلام) برای چنین روزهایی به دست ما رسیده و ایشان نیز در سیره خود این آداب را راعایت کرده، در سخنان خویش اصحاب و یاران خود را به آن توصیه می فرمود و تمام امت اسلام نیز بر رعایت این آداب اجماع داشته، آن را حجتی میان خود و پرودرگار قرار داده و شما نیز باید به این آداب و سیره امام علی (علیه سلام) عمل کنید، جایی که در یکی از سخنان خود ضمن تاکید بر توصیه های پیامبر (صلی الله علیه و سلم) در حدیث ثقلین و غدیر و غیره، می فرماید: به اهل بیت پیامبر خود بنگرید و به ویژگی های آنها پایبند باشید و از آنها پیروی کنید، چرا که آنها شما را از راه هدایت خارج نکرده و موجب گمراهی شما نمی شوند؛ بنابراین اگر رفتند شما هم بروید، اگر ایستادند شما هم بایستید و از آنها پیشی نگیرید که گمراه می شوید و از آنها نیز عقب نمانید که هلاک می شوید.

 

4. جانب خدا را در جان ها و کشتن انسان ها رعایت کنید و در هیچ شرایطی کسی را که خداوند کشتن او را جایز نمی داند نکشید که یکی از بزرگ ترین گناهان کشتن انسان های بی گناه و یکی از بزرگ ترین حسنات، حفظ جان آنها است همان گونه که خداوند متعال نیز در کتاب خود بر آن تاکید کرده است؛ بدانید که کشتن انسان های بی گناه آثار خطرناکی در زندگی دنیا و پس از آن دارد و در سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز آمده که ایشان در جنگ های خود در این زمینه بسیار احتیاط می کرد و در نامه خویش به مالک اشتر نیز فرمود: از ریختن خون ها و ریختن آن به غیر از راه حلال برحذر باش که هیچ چیز همانند این کار عذابی سخت و پیامدهای دشوار نخواهد داشت و موجب قطع نعمت و رسیدن اجل نخواهد شد، این خداوند است که در مورد ریختن خون انسان ها در روز قیامت حکم می کند بنابراین قدرت خود را با ریختن خون حرام بیشتر مکن که این نه تنها باعث ضعف حکومت، بلکه زوال و دست به دست شدن آن نیز می شود، برای قتل عمد هیچ بهانه ای نزد خداوند و نزد من نخواهی داشت، چرا که سزای آن قصاص می باشد.

 

بنابراین اگر شما نیز به مورد مشکوکی برخورد کردید و نگران بودید که مبادا دسیسه و توطئه ای در کار باشد، با گفته و یا تیراندازی بدون آنکه هدف را بزند و یا منجر به مرگ شود، هشدار دهد تا بهانه ای پیش پروردگار خود داشته باشید و برای افراد بی گناه احتیاط کرده باشید.

 

5. جانب خدا را در ارتکاب محرمات در حق عامه مردم که با شما نجنگیده اند رعایت کنید به ویژه در حق افراد مستضعف از قبیل سالمندان و کودکان و زنان حتی اگر از بستگان افرادی باشند که با شما می جنگند، چرا که خانواده افراد جنگجو نیز برای شما حلال نمی شود و تنها اموال آنها است که باید تصرف شود.

 

سیره امیرالمؤمنین (ع)  نیز بر این بود که با وجود اصرار برخی همراهان خود به ویژه خوارج، از تعرض به منازل و زنان و بستگان دشمنان خود خودداری می کرد و می فرمود: مردان با ما جنگیدند و ما نیز جنگیدیم، اما به زنان و کودکان نمی توان تعرض کرد، چون آنها مسلمان هستند و ما نمی توانیم متعرض آنها شویم، تمام آنچه از اموال و ابزارها که برای جنگ با شما از آن استفاده کرده و کمک جسته اند و متعلق به لشکر است، از آن شما بوده و آنچه که در خانه های آنها است، میراث خانواده آنها می باشد و شما در این اموال موجود در خانه ها و زنان و کودکان هیچ حقی ندارید.

 

6. مراقب باشید تا برای مباح شمردن حرمت ها به دین مردم تهمت نزنید، همان گونه که خوارج در صدر اسلام عمل کردند و پیروان دور از فقه آنها نیز با تاثیرپذیری از خلق و خوی و هوی و هوس خود در روزگار ما عمل کرده و آن را با برخی برداشت های اشتباه از متون توجیه کردند، در نتیجه مسلمانان را به مصیبت خود گرفتار ساختند.

 

بدانید که هر کسی شهادتین را بگوید مسلمان است و خون و مال او محترم است حتی اگر دچار برخی گمراهی شود و دست به بدعت گذاری هایی نیز بزند، چرا که هر گمراهی موجب کفر نشده و هر بدعتی نیز موجب زدودن صفت مسلمان از صاحب آن نمی شود و چه بسا انسانی به خاطر قصاص و یا فسادی که مرتکب شده در حالی که مسلمان است باز سزاوار قتل باشد.

 

خداوند متعال خطاب به مجاهدان می فرماید: "یا أیّها الذین آمنوا إذا ضربتم فی سبیل الله فتبیّنوا، ولا تقولوا لمن ألقى إلیکم السلام لست مؤمناً تبتغون عرض الحیاة الدنیا". روایات فراوانی از امیر المؤمنین (علیه السلام) آمده که ایشان از تکفیر تمام دشمنان خود نهی می کرد ـ آن گونه که خوارج موجود در لشکر ایشان مایل به این کار بودند ـ بلکه می فرمود اینها افرادی هستند که گرفتار شبهه شده اند گر چه این نمی تواند رفتار آنها را توجیه کند و بهانه ای برای کارهای زشت آنها نیز به شمار نمی آید.

 

در روایت معتبر از امام صادق نیز از پدر بزرگوارش (علیهما السلام) آمده که فرمود: علی (علیه السلام) کسی از دشمنان خود را مشرک و منافق نمی نامید بلکه می گفت آنها برادران ما هستند که شورش کرده اند و در مورد دشمنان خود می فرمود ما با آنها به خاطر اینکه آنها را کافر می دانیم یا آنها ما را کافر می دانند نجنگیدیم.

 

7. از تعرض به غیر مسلمانان از هر دین و مذهبی بپرهیزید که آنها در پناه امان مسلمانان هستند و هر کس به آنها تعرض کند خیانتکار است و خیانت از زشت ترین اعمال در قضاوت فطرت و دین خداوند سبحان است، خدای عز و جل در قرآن مورد غیر مسلمانان فرمود: "لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم ولم یخرجوکم من دیارکم أن تبرّوهم وتقسطوا الیهم إنّ الله یحب المقسطین".

 

شایسته نیست که مسلمان اجازه دهد به حرمت های غیر مسلمانانی که در پناه مسلمانان هستند تعرضی بشود بلکه مسلمانان باید بر آنها همانند خانواده خویش غیور باشند و در سیره امیر المؤمنین (علیه السلام) آمده هنگامی که معاویه "سفیان بن عوف" از "بنی غامد" را برای حمله به اطراف عراق - جهت ترساندن ساکنان آن مناطق - فرستاد، وی به مسلمانان و غیر مسلمانان ساکن الانبار تعرض کرد، امیر المؤمنین (علیه السلام) از این کار بسیار اندوهگین شده و در خطبه ای فرمود: این فرد از بنی غامد با لشکر خود بر اهالی الانبار وارد شده، حسان بن حسان البکری را کشته و لشکر شما را از محدوده مجاز خارج ساخته و به من خبر داده اند برخی از لشکریان وی به زنان مسلمان یا زنان غیر مسلمان هم پیمان با ما تعرض کرده و گردنبند و زیور آلات آنها را به ناحق برده و پس از آن هم با دست پر برگشته اند، کسی هم حرفی به آنها نزده و خونی از اینها ریخته نشده اما اگر مرد مسلمانی از اندوه این کار جان بدهد، بر او سرزنشی نیست بلکه از نظر من سزاوار است.

 

8. جانب خدا را در اموال مردم رعایت کنید که مال مسلمانی بر مسلمان دیگر جایز نیست مگر اینکه وی از جان و دل راضی باشد، بنابراین هرکسی به زور بر مال مسلمان دیگری تسلط یابد، تنها آتش جهنم را به دست گرفته است، جایی که خداوند سبحان می فرماید: "إن الذین یأکلون أموال الیتامى ظلماً إنّما یأکلون فی بطونهم ناراً وسیصلون سعیراً" و در حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز آمده که فرمود: هر کسی به زور از مال مسلمانی چیزی بردارد خداوند پیوسته از وی روی گردانده، از کارهای نیک و خیرش نیز خشمگین بوده و آنها را در میان حسنات وی ثبت نخواهد کرد تا اینکه توبه کند و مال برده را به صاحب آن بازگرداند.

 

در سیره امیر المؤمنین (علیه السلام) نیز آمده که ایشان از حلال شمردن اموال دشمنان خود در جنگ نهی می کرد به جز اموالی که در اردوگاه جنگی آنها به دست می آمد و هر کسی از دشمنان نیز که دلیل می آورد مالی که در لشکر بوده مال شخصی او بوده، آن مال را به وی باز می گرداند، جایی که در روایتی از مروان بن الحکم آمده که گفت: هنگامی که علی ما را در بصره شکست داد، اموال مردم را به آنها بازگرداند، هر کسی دلیل می آورد به او می داد و هر کسی دلیل نمی آورد، او را قسم می داد.

 

9. جانب خدا را در تمامی محرمات و تعرض به آنها و یا هتک آنها با دست و زبان رعایت کنید و از مؤاخذه کسی به گناه دیگری بپرهیزید که خداوند سبحان می فرماید: (ولا تزر وازرة وزر أخری)، کسی را با شک و گمان نگیرید و این شک و گمان را پیش خود دقیق و قابل اعتماد بدانید، چرا که دقت همان احتیاط در کارها بوده و شک و گمان نیز تجاوز بی دلیل به دیگران می باشد، مراقب باشید نفرت شما از فردی که تنفر دارید باعث نشود به حرمت های وی تعدی کنید همان گونه که خدای سبحان می فرماید: "ولا یجرمنّکم شنآن قومٍ على أن لا تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوى".

 

از امیر المؤمنین (علیه السلام) نیز آمده که ایشان در خطبه ای در جنگ صفین در توصیه های خود فرمود: اعضای کشته شدگان را نبرید و هرگاه به خانه های آنها رسیدید پرده ای را کنار نزنید و به خانه ای وارد نشوید و چیزی از اموال آنها برندارید مگر آنچه که در اردوگاه بوده و زنان را آزار ندهید حتی اگر به شما و امیران و بزرگان شما دشنام دهند؛ در روایت آمده که ایشان در پایان جنگ جمل به خانه ای بزرگ رسید و در زد، هنگامی که در باز شد زنانی را دید که در حیاط خانه مشغول گریه هستند و چون ایشان را دیدند فریاد زدند و گفتند این قاتل عزیزان ما است، اما ایشان چیزی نفرمود و پس از آن در حالی که به اتاق هایی اشاره کرد که سران دشمنان ایشان همانند مروان بن الحکم و عبدالله بن الزبیر حضور داشتند، به برخی همراهان خود فرمود: اگر می خواستم عزیزان را بکشم افراد موجود در این اتاق را می کشتم.

 

از امیر المؤمنین (علیه السلام) همچنین روایت شده هنگامی که شنید برخی از یاران خود همانند حجر بن عدی و عمرو بن الحمق در زمان جنگ صفین به اهل شام دشنام می گویند، فرمود: من دوست ندارم شما دشنام دهنده باشید، اگر شما اعمال و حال آنها را توصیف کنید بهتر و موجه تر می باشد، به جای دشنام دادن به آنها نیز این چنین بگویید: خداوندا خون ما و آنها را حفظ کن و میانه ما را درست کن و آنها را از گمراهی خود هدایت کن تا افراد نادان حق را بشناسند و افراد گمراه دست از دشمنی خود بردارند؛ آنها نیز به ایشان گفتند ای امیرالمؤمنین ما اندرز شما را می پذیریم و از ادب شما یاد می گیریم.

 

10. مراقب باشید قومی را تا زمانی که با شما نجنگیدند، از حقوق خود محروم نکنید حتی اگر از شما نفرت داشته باشند، چرا که در سیره امیر المؤمنین (علیه السلام) آمده که ایشان با مخالفان خود همانند سایر مسلمانان رفتار می کرد البته تا زمانی که به جنگ ایشان نپردازند و هیچ گاه جنگ با آنان را آغاز نمی کرد مگر اینکه خودشان آغاز کنند؛ در این باره ایشان زمانی در کوفه مشغول سخنرانی بود که گروهی از خوارج برخاستند و بارها گفتند "لا حکم إلا لله" و ایشان فرمود: سخن حقی است که از آن استفاده باطل می شود، شما نزد ما سه ویژگی دارید: مانع ورود شما به مساجد برای اقامه نماز نمی شویم، تا زمانی که همراه ما هستید شما را از خراج محروم نمی کنیم و جنگ با شما را آغاز نمی کنیم مگر اینکه شما آغاز کنید.

 

11. بدانید که بیشتر آنهایی که با در حال جنگ هستند، با سخنان گمراه کننده دیگران دچار شبهه شده اند پس کاری نکنید که موجب قوت گرفتن شبهه در ذهن مردم شود و آنها را به طرفدار گمراه کنندگان تبدیل کند و با این کار به گمراه کنندگان کمک کرده باشید، بلکه با رفتار نیک و نصیحت و عدالت و گذشت به جا و پرهیز از ظلم و بدرفتاری، کاری کنید که این شبهات بی اثر شوند، چرا که هر کسی شبهه ای را از ذهن مسلمانی دفع کند، گویی او را زنده کرده و هر کسی فردی را به شبهه بیندازد گویی او را کشته است.

 

سیره ائمه اهل بیت علیهم السلام نیز این گونه بوده که به رفع شبهه از افرادی که با آنها می جنگیدند توجه داشته اند حتی اگر امیدی به پاسخ آنها وجود نداشت، با این کار پیش خدای خویش عذر داشتند، امت را تربیت کرده، عواقب امور را رعایت می کردند و موجب دفع کینه مردم به ویژه نسل های بعدی می شدند، در برخی احادیث از امام صادق (علیه السلام) نیز آمده که امام علی (علیه السلام) در روز بصره هنگامی که لشکرها به حرکت درآمدند به اصحاب خود فرمود: تا جایی که عذری میان ما و آنها و میان خداوند موجود است در جنگ با آنها عجله نکنید.

سپس خطاب به مردم بصره نیز فرمود: ای مردم بصره آیا من را حاکمی ظالم می پندارید؟

گفتند: نه.

فرمود: آیا سوگندی را زیر پا گذاشته ام؟

گفتند: نه.

فرمود: آیا من دنیایی را تنها برای خویش و اهل بیت خود جمع کرده ام که باعث خشم شما و شکستن پیمان شده باشد؟

گفتند: نه.

فرمود: آیا حدود خدا را فقط در حق شما اجرا کرده ام و در میان دیگران تعطیل کرده ام؟

گفتند: نه.

امام حسین (علیه السلام) نیز در کربلا چنین کاری را کرد و در واقع منظور ایشان از این کار روشن ساختن امور و رفع شبهات بود تا حجت بر همه تمام شود، آن گونه که متون قرآن کریم و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) تاکید کرده اند جنگ با هیچ قومی در اسلام جایز نیست مگر اینکه حجت بر آنها تمام شود و تا جایی که راه دارد شبهه ظلم و بی عدالتی از ذهن آنها زدوده شود.

 

12. کسی گمان نکند ظلم چیزی را درست می کند که با عدالت درست نمی شود، چرا که این تفکر از نگاه سریع به برخی واقعیت ها بدون توجه به عاقبت و نتایج آنها در میان مدت و بلندمدت و بدون اطلاع از سنت های زندگی و تاریخ امت ها حاصل می شود، جایی که همه اینها نسبت به پیامدهای شدید ظلم از قبیل کینه توزی دل ها و احساسات دشمنی که جامعه را به شدت سست می سازد، هشدار می دهند و در حدیث شریف نیز آمده: هر کس عدالت بر او سخت باشد، ظلم بر او سخت تر است؛ در اتفاقات تاریخ معاصر نیز عبرت های زیادی برای فرد تامل کننده وجود دارد، جایی که برخی حاکمان برای تثبیت پایه های حکومت خود به ظلم روی آوردند و به صدها هزار انسان ستم روا داشتند تا اینکه خداوند از آن جایی که انتظار نداشتند آنها را مبتلا کرده گویی که آنها با دستان خود حکومت خود را از بین بردند.

 

13. حتی اگر خویشتنداری و تامل و اتمام حجت - برای رعایت موازین و ارزش های والا- اندکی خسارت نیز برای ما داشته باشد، باز هم این کار برکت و عاقبت و نتیجه بهتری خواهد داشت و در سیره ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نیز مثال های زیادی در این باره وجود دارد، جایی که آنها با طرف مقابل وارد جنگ نمی شدند تا اینکه آن طرف جنگ را آغاز می کرد هر چند که برخی اصحاب آنها را مورد هدف قرار می دادند، در حدیث آمده که در روز جنگ جمل هنگامی که لشکریان خارج شدند، منادی امیر المؤمنین (علیه السلام) فریاد زد: کسی از شما جنگ را آغاز نکند تا به شما دستور می دهم، برخی از اصحاب گفتند: آنها به سوی ما تیراندازی کردند، ما گفتیم: ای امیر المؤمنین مورد هدف تیر قرار گرفتیم، ایشان فرمود: دست نگه دارید، دوباره به سوی ما تیراندازی کردند و افرادی از ما را کشتند، گفتیم: ای امیر المؤمنین آنها ما را کشتند، ایشان فرمود: به یاری خداوند دست به کار شوید؛ امام حسین (علیه السلام) نیز در روز عاشورا همین گونه رفتار کرد.

 

14. برای مردمی که با آنها روبرو می شوید مدافع و خیرخواه باشید تا آنها نیز طرف شما را بگیرند و شما را در برابر دشمن یاری کنند، بلکه تا جایی که می توانید افراد ضعیف را یاری کنید که برادران و خانواده شما هستند، همانند بستگان خود با آنها نیز مهربان و دلسوز باشید و بدانید که شما در پیشگاه خدای سبحان هستید، افعال شما را ثبت می کند، به نیت های شما آگاه است و شما را مورد آزمایش قرار می دهد.

 

15. از ادای نمازهای واجب غافل نشوید که انسان در پیشگاه خداوند هیچ عملی بهتر از نماز ندارد و نماز ادبی است که انسان در مقابل آفریننده خویش رعایت می کند و درودی است که می فرستد، نماز ستون دین و ملاک قبولی اعمال است و خداوند آن را در شرایط ترس و جنگ کاهش داده تا جایی که اگر کسی در تمام وقت نماز مشغول جنگ باشد برای هر رکعت می تواند به یک تکبیر اکتفا کند حتی اگر انسان رو به قبله نباشد، چرا که خداوند می فرماید: "حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وقوموا لله قانتین، فإن خفتم فرجالاً أو رکباناً، فإذا أمنتم فاذکروا الله کما علّمکم ما لم تکونوا تعلمون"

 

خداوند به مؤمنان دستور داده که مراقب جان و سلاح خود باشند و همه با هم نماز نخوانند بلکه برای احتیاط به نوبت نماز بخوانند، در سیره امیر المؤمنین (علیه السلام) نیز آمده که ادای نماز را به اصحاب خود توصیه کرده و در خبر معتبر از امام باقر (علیه السلام) آمده که درباره نماز ترس هنگام تعقسی و گریز و درگیری فرمود: هر کسی رو به هر طرفی که دارد با اشاره نماز بخواند حتی اگر در حالت شمشیر زدن، جنگ رو در رو و درگیری شدید نیز باشد، چرا که امیر المؤمنین در شب صفین نماز خوانده و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشای آنها هنگام هر یک از آنها تنها تکبیر و لا اله الا الله و سبحان الله و الحمد لله و دعا بود و همین نماز آنها بود و ایشان نیز به آنها دستور نداد نماز خود را دوباره بخوانند.

 

16. با ذکر زیاد خدای سبحان، تلاوت قرآن و یادآوری ملاقات با خداوند و بازگشت به سوی، به خود کمک کنید همان گونه که امیر المؤمنین (علیه السلام) نیز این چنین می کرد، جایی که از ایشان روایت شده که آن چنان مراقب ذکر و ورد خویش بود که در شب صفین بساطی میان دو صف برای ایشان پهن شده و مشغول نماز و ذکر شد در حالی که تیرها از جلو و اطراف ایشان رد می شد اما حضرت هیچ توجهی به آن نداشته و تا زمان انتهای کار خویش، از جا بلند نشد.

 

17. خداوند به شما کمک کند مواظب باشید که رفتار شما با دیگران در جنگ و صلح همانند خلق و خوی پیامبر و اهل بیت (صلوات الله علیهم) باشد تا مایه آراستگی اسلام و نماد ارزش های آن باشید، چرا که این دین بر اساس نور فطرت و شهادت عقل و معرفت اخلاق بنا شده و برای نشان دادن این مسئله همین بس که اسلام پرچم تعقل و اخلاق نیکو را برافراشته و در اصول خود بر دعوت به تامل و تفکر در ابعاد و افق های این زندگی و پس از آن عبرت آموزی از این مسئله و کار بر این اساس تمرکز کرده و در نظام تشریعی خود نیز برای برانگیختن گنجینه های مدفون عقل ها و قواعد فطرت متمرکز شده است، جایی که خداوند متعال می فرماید: "ونفس وما سوّاها فألهمها فجورها وتقواها قد أفلح من زکّاها وقد خاب من دسّاها" و امیر المؤمنین (علیه السلام) نیز می فرماید: خداوند پیامبران و انبیای خود را یکی پس از دیگری به میان مردم فرستاد تا میثاق فطرت را به انسان ها یادآوری کنند و آنها را به یاد نعمت های فراموش شده خدا بیندازند و با دعوت و تبلیغ حجت را بر آنها تمام کنند و گنجینه های پنهان در عقل ها را برانگیزند؛ اگر مسلمانان در این سخنان و تفکر کرده و بر اساس آموزه های آن عمل می کردند، برکات برای آنها ظاهر می شد و نور این برکات افق ها را در بر می گرفت؛ از استناد به برخی رویدادها و متن های مورد شک و گمان نیز بپرهیزید، چرا که این مسائل اگر به اهل علم واگذار شود - همان گونه که خداوند دستور داده - راه و محتوای آن را خواهند فهمید.

 

18. از عجله و شتاب در اماکن احتیاط بپرهیزید تا باعث نابودی خود نشوید، چرا که بیشترین امید دشمن شما به این است که شما بدون تامل وارد چنین اماکنی شوید و بدون احتیاط و حرفه ای گری پیش بروید؛ به سازماندهی صفوف خود و هماهنگی میان اقدامات خود توجه کنید و در هیچ اقدامی عجله نکنید پیش از آنکه کاملا آن را سنجیده و تثبیت کرده و ابزارها، نیازها، تضمین ثبات بر آن و پایبندی به پیامدهای آن را فراهم کنید؛ خداوند سبحان می فرماید: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِیعًا" و می فرماید: "إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ"؛ شما باید بیشتر از دشمنان خود قوی باشید، چرا که شما بر حق هستید و بدانید که اگر شما درد می کشید آنها نیز درد می کشند، اما شما به خدا امیدی دارید که آنها ندارند به جز اینکه آنها نیز امیدی بیهوده و دروغین و توهماتی جعلی همچون سراب دارند که تشته آن را آب می پندارد، در واقع شبهات با تاریکی های خود نور را از آنها دریغ کرده و دیدگان آنها نیز با توهمات کور و نا بینا شده است.

 

19. مردمانی که پیش روی شما هستند و دشمن آنها را سپر خود قرار داده باید برای حامیان خود خیرخواه باشند، قدر فداکاری و ایثار آنها را بدانند، آنها را اذیت نکرده و در مورد این مجاهدان گمان بد نکنند، چرا که خداوند سبحان هیچ حقی را برای کسی بر دیگری قرار نداده مگر اینکه او بر وی نیز چنین حقی قرار داده باشد، بنابراین هر کسی حقی بر عهده دارد.

 

بدانید که هیچ کسی همانند شما، خیرخواه خودتان نمی باشد به شرط آنکه صاف باشید برای خیر در کنار هم قرار بگیرید، در صورت لزوم نیز از برخی اشتباهات و حتی گناهان یکدیگر گذشت کنید حتی اگر این گناهان بزرگ باشند، چرا که هر کسی گمان کند یک غریبه برای وی از خانواده، عشیره و مردمان کشورش خیرخواه تر بوده و با او هم پیمان شود، دچار توهم شده و هر کسی بخواهد اموری را تجربه کند که قبلا تجربه شده اند، بدون شک پشیمان خواهد شد؛ بدانید که هر کسی گذشت را آغاز کند، علاوه بر اجر گذشت خود، اجر تمامی آنهایی که به دنبال وی گذشت کرده اند را نیز از آن خود خواهد کرد، این اجر نزد خداوند نیز ضایع نمی شود بلکه آن را در تاریکی های برزخ و صحنه های قیامت به وی خواهد بخشید؛ هر کسی هم یکی از حامیان مسلمانان را حمایت کند یا مراقب خانواده وی باشد و به آنها کمک کند نیز همانند همان فرد مجاهد اجر و پاداش خواهد داشت.

 

20. همه باید تعصبات زشت را کنار بگذارند و به اخلاق پسندیده پایبند باشند، چرا که خداوند مردم را به صورت اقوام و ملت های مختلف آفریده تا با یکدیگر آشنا شوند، منافع خود را رد و بدل کنند و پشتیبان همدیگر باشند، بنابراین تفکرات تنگ نظرانه و غرورهای شخصی بر شما غلبه نکند، علاوه بر این به خوبی می دانید که چه بلایی بر سر شما و عموم مسلمانان در سایر کشورهای آمده به گونه ای که انرژی و نیرو و اموال و ثروت های آنها در راه ضربه زدن به یکدیگر هدر رفت به جای آنکه آنها را در زمینه پیشرفت علوم، توسعه نعمت ها و بهبود وضعیت مردم به کار بگیرند، بنابراین از فتنه ای پرهیز کنید که تنها گریبان ستمکاران شما را نخواهد گرفت و حال که فتنه به راه افتاده، تلاش کنید آن را خاموش کنید، از شعله ور ساختن آن برحذر باشید، همگی به ریسمان خداوند چنگ بزنید و متفرق نشوید و بدانید که خداوند اگر در دل های شما خیر ببیند، خیری بهتر از آنچه از شما گرفته به شما می دهد، همانا که خداوند بر همه چیز توانا است.

انتهای پیام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی